داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 39
«اونقیلقی» سفلی روستایی زیبا در «آققلا» استان گلستان است. برای رسیدن به این روستا باید از آققلا به آقآلتین بری و مسیر را از روی تابلوها دنبال کنی. همین که پایت به روستا برسد، لباسهای گلدار زنان و دخترانی که کنار خانه بهداشت ایستادهاند، خبر میدهد که به روستایی ترکمننشین با رنگهایی جاودانه رسیدهای. زیبایی پارچهها از یک سمت و ترکیب رنگ دونها (ردای ترکمنی مردان)، دلت را میبرد. در کنار همه اینها مهربانی و مهمان نوازی خاص این مردم هم چاشنی بینظیری است که از تو استقبال میکند. «اَسِن» که پدر دو دختر پنج ساله و دوقلوی کاملا شبیه به هم است، میگوید: «اکثرا کشاورز دیمی هستیم، گندم، جو، برنج و حبوبات… بعضیها هم کشت پنبه انجام میدن… سرزمین ما برای کشاورزی مستعده…».
«آلما گل» سیزده ساله است. در دستش یک طبق فلزی کوچک پر از شیرینی دارد و به هر کس که میرسد، تعارف میکند. شیرینیها را مادربزرگش پخته و به قول خودش یکی از خوشمزهترین شیرینیهای این خطه است: «معنی اسم من میشه شکوفه سیب… شاید برای همینه که من عاشق گلهام… (میخندد و صورتش زیباتر میشود)… خیلی اسمم رو دوست دارم… لطیف و با معنیه…»؛ و صورت آلماگل، تُن صدا و شیوه حرف زدنش هم لطیف و با معنی است.
او درباره گلها بسیار میداند و بسیار خوانده است و میخواهد بیشتر و بیشتر هم بداند: «بابام گفته اگر مهندسی کشاورزی یا یه رشتهای که بتونه بهم توی این راه کمک کنه بخونم، اون هم کمکم میکنه که یه گلخونه بزنم و توش همه گلهایی که دوست دارم رو پرورش بدم…». بعد دستش را زیر روسری گلدارش میبرد و موهایش را مرتب میکند: «مامانم همیشه میگه: فکرش رو بکن، شکوفه سیب بتونه صاحب یه باغ گل بشه!».
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.