داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 56
«کافچ» روستایی از توابع باخرز در خراسان رضوی است. جایی که خود مردم محلیاش آن را سرزمین بنفش مینامند: «به خاطر رنگ گل زَرپَرون (زعفران) … اینجا به فصل که بیای، کل روستا بوی خوش میاد… همه ما کشاورزیم…». «صدریه» اینها را که میگوید، دستش را از جیب بیرون میآورد و یک مشت نخودچی و کشمش تعارف بچههایی میکند که در اطراف ایستادهاند. بعد دوباره حرفهایش را ادامه میدهد: «اسفند هم میکاریم…». گویش مردم روستا فارسیِ تربتی است و «عمادالدین» با همین گویش زیبا از عمر زیاد روستایشان حرف میزند؛ برای اثبات حرفش هم به درختهای کهنسال روبرو اشاره میکند: «در ضمن زردآلوی اینجا هم حرف نداره، مطمئنم مثلش رو نخوردی… شیرین، مثل عسل…».
کمی که از خانه بهداشت فاصله بگیری، در اولین کوچه، درِ یکی از خانهها باز است. درست در آستانه در، یک دختربچه پارچهای پهن کرده و روی آن نشسته است. دستهایش را مثل بافتن کاموا تکان میدهد، اما وقتی جلوتر میرسی، میبینی که از بافتنی خبری نیست: «با نخهای رنگی ودونههای اسفند برای خودم و دخترخالهام دستبند و گردنبند درست میکنم…». چشمهای «سُلاله» خوشرنگ است و وقتی مستقیم به تو نگاه میکند، متوجه تفاوت رنگ یکی از چشمها با دیگری میشوی: «خودم خیلی خوشم میاد… مامانم میگه یه چشمت رنگ عسله و اون یکی رنگ شکلات… خاصه!». بعد پقی میزند زیر خنده و چند دانه اسپند در نخِ توی دستش میاندازد. سلاله حالا کلاس ششم است و وقتی میپرسی دوست دارد در آینده چه شغلی داشته باشد، با تعجب نگاهت میکند و میگوید: «خب همین دیگه… این شغل رو دوست دارم… طلاسازی… گردنبند درست کردن…». بعد انگار چیزی یادش آمده باشد، بلند میشود و داخل حیاط خانه میرود. کمی بعدتر برمیگردد و میگوید: «این تابلو رو هم با همین اسفند درست کردم… روی مقوا با چسب نقاشی میکنم، بعد روشون دونه اسفند میچسبونم…».
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.