داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 65
روستای«پود چاه» از توابع زاهدان است، از زاهدان که راه بیفتی مسیر طولانیای در پیش نداری. با این حال در دو سمت جاده با دشتهای خاکی، گیاهان بیابانی و کوههای کوتاه و بلند رو به رو میشوی. نزدیک به روستا سنگهای کوهستانی طوری روی هم چیده شدهاندکه باور نمیکنی این کار طبیعت باشد؛ انگار کسی این سنگها را با نظم خاصی کنار هم گذاشته باشد. بهورز روستا میگوید: «بیست و چهار ساله که من بهورز روستا هستم… مردم جاهای دیگه فکر میکنن روستاهای کویری آب ندارن و به خاطر همین حتما کشاورزی هم ندارند… ولی ما اینجا همه جور درخت میوه داریم… از پشت اون کوهها هم یه رودخونه داریم که برای کشاورزی از آبش استفاده میکنیم…».
کنار یک سکوی سنگی، بالای یک دره کوتاه، «مازیار» و پسرهای هم سن و سالش ایستادهاند. از جیب لباس محلیاش کمانهای کوچک دست سازش را بیرون میآورد و با تیرهای سنگی کف خاکی دره را نشانه میگیرد: «اون جا رو میزنم… همون نقطه سیاهه…». بیشتر تیرهایش به هدف میخورد. بعد کمانها را به دست دوستانش میدهد و آنها هم این نشانهگیری را امتحان میکنند. «عاشق ساختن این چیزهام… هم برای خودم هم برای رفیقام کمان درست میکنم… با چوب و کش… ولی بیشتر از هر چیزی آهنگری رو دوست دارم.». بعد برایت از آهنگر بودن پدربزرگش حرف میزند که حالا چند سالی است خانه نشین شده؛ سرش را بالا میگیرد و با غروری که مخصوص خودش است میگوید: « آهنگری به من قدرت زندگی میده… من برای این کار ساخته شدم…». حالا وقتی از پایین سکو به مازیار و حالت دستهایش وقت نشانهگیری نگاه کنی، حتما یاد داستان کاوه آهنگر میافتی.
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.