داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 47
«بیتا» کنار خانه بهداشت نشسته و با دستهای کوچکِ هفت سالگیاش، مشغول کشیدنِ نقاشی در یک دفتر با کاغذهای بی خط است. دامنش پر شده از مداد رنگیهای مختلف: «دارم اون درخت رو برویی رو میکشم…».
این را که میگوید به درخت نگاه میکند، بعد چشمهایش را کمی ریز میکند، سرش را پایین میاندازد و یک برگ به شاخههای درختی که کشیده اضافه میکند. آن وقت نوک انگشتش را روی آن میکشد و کمی رنگ را محو میکند؛ برای تمام کردن نقاشیاش، این کار را بارها تکرار میکند. تمام دفترش پر شده از درختهای قد بلند و بچههایی با لباس رنگارنگ که میان آنها میدوند؛ کنار بعضی از درختها هم سنجابهای بزرگی کشیده است: «آره… درخت خیلی دوست دارم… ببین من وقتی که شهردار شدم، تند تند، همه جا برای بچهها پارک میسازم…».
روستای طاهرآباد از توابع اندیکا در استان خوزستان است. این روستا هوایی بسیار معتدل در زمستان اما همراه با باد دارد. یعنی اگر در این فصل به این منطقه برسید، با بهاری پر از باد روبرو خواهید شد. برای رسیدن به روستا باید مسیری نسبتاً کوهستانی اما بسیار زیبا را طی کنید. گویش مردم روستا بختیاری است و جمعیت کودک و جوان نسبتاً زیادی دارد. «اصلان» میگوید: «همه چی میکاریم؛ هر چی فکرش رو بکنی… انجیر، انار، انگور و حتی سبزیجات… بستگی به فصلش هم داره… دامداری هم میکنیم. یعنی اینجا همه مردم هم دامدار هستند، هم کشاورز…».اصلان معتقد است که در روستای طاهرآباد یکی از بهترین سبزیهای موجود در منطقه تولید میشود: «سبزی خوردنی که ما داریم، هیچ جای ایران گیرت نمیاد…».
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.