داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 49
شوشتر را با پیشینهای به قدمت تاریخ و تمدن هزاران ساله میشناسیم. به سمت روستا که حرکت میکنی، مسیری صاف و زیبا، انتظارت را میکشد. میانِ راه پر از دشتهای وسیع، دلباز و سبز رنگ است. در میان این سبزیها گاهی چند گاومیش هم به چشم میخورد.
به روستا که میرسی، بوی خوش قهوه و شیرینی تازه پخته شده، به مشام میرسد: «بهش میگیم کلوچه شوشتری… اگه زیره دوست داشته باشی، عاشقش میشی… دوست داری؟!». اینها را «عزیزه» میگوید که یکی از خانمهای مسن روستاست و این شیرینیها را همین امروز صبح درست کرده است. زبان مادری اهالی روستای فارسیه، عربی است و عزیزه میگوید: «بچهها معمولاً وقتی میرن مدرسه، فارسی یاد میگیرن… ما دو زبانه محسوب میشیم…» بعد از گفتن این جمله، میخندد.
پسرهایی که کنار مدرسه ایستادهاند شروع میکنند به حرف زدن از نخلستانهای اطراف روستا. «احمد» پانزده ساله است و میگوید: «خرما چیدن برای باباهای ما شاید کار و درآمد باشه، اما برای ما و پسرعموهامون یه جور تفریحه… بالارفتن از نخل و بعدش هم نشستن زیر سایه همون نخلها و چای خوردن…». این حرفها را که میزند، «احلام» (خواهرش) از راه میرسد. دو سال از برادرش کوچکتر است و به قول خودشان رابطه صمیمانهای با هم دارند. احلام فکر میکند در دنیا هیچ چیزی قشنگتر از شعر نیست: «شعر خوندن خیلی به روحیه آدم کمک میکنه… من عاشق شعرم…». بعد شروع میکند کمی درباره شاعران قدیمی حرف زدن و از هر کدامشان تک بیتی میخواند: «زبان مادری من عربیه و فارسی رو هم تو مدرسه خیلی خوب یاد گرفتم… برای همین میخوام ادبیات عرب رو به فارسی ترجمه کنم تا همه فارسزبانها بتونن شعرهای زیبای بیشتری بخونن…».
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.