داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه8
«جُنیان» روستایی مرتفع از توابع سقز در کردستان است که تمام اطرافش را زمین کشاورزی پر کرده. «فاتح» یکی از اهالی، برایت توضیح میدهد: «از نظر آب و هوا، وضعیت اینجا خیلی مناسبه. ما خاک خیلی خوبی تو این منطقه داریم. به خاطر همین، کشاورزی شغل اول مردم اینجاست…». راست میگوید؛ هر تکه از روستا را که نگاه میکنی، یک شاخه یا برگ سبز از لابهلای سنگ و خاک بیرون آمده است. «بعد از کشاورزی، ما زنبوردار و دامدار هم هستیم. یعنی آب و هوای اینجا برای هرسه تای این کارها خیلی خوبه….».
با فاتح تا نزدیکی خانه بهداشت هم قدم میشوی تا منظره زمینهای کشاورزیاش را از روی یک تپه کوچک به تو نشان بدهد و همزمان از پدربودنش برایت حرف بزند: «من تا قبل از اینکه بچهدار بشم واقعا یه آدم عادی بودم. یعنی اصلا هیچ چیزی نداشتم. ولی الان سه تا دختر دارم و یه پسر… خب! اینا همه زندگی من هستن. سه تا دخترا رو فرستادم دانشگاه. آخری هم امسال درسش تموم میشه… پسرم 15 سالشه…». بعد دستش را بلند میکند و پایین تپه را نشان میدهد و صادق را صدا میزند.
صادق و فاتح آنقدر به هم شبیه هستند که اگر خودشان نمیگفتند هم به راحتی متوجه میشدی که با یک پدر و پسر طرف هستی. صادق شروع میکند به گفتن درباره آرزوهایش: «من عاشق گلها هستم. دلم میخواد یه گلخونه بزنم و فقط توی اون گل پرورش بدم… منظورم گل شاخهای و رنگیه. از بین تمام گلها نرگس رو بیشتر از همه دوست دارم… الان توی حیاط خونهمون هم کاشتم. خداکنه امسال بار بده…». از صادق درباره رویای بزرگش میپرسی. هیجان زده میشود: «یه روز همه زمینهای این اطراف رو میخرم ایشالله! میخوام کل روستا رو گل بکارم …». فاتح از شنیدن این جملات لبخند روی صورتش مینشیند و دستش را روی شانه صادق میگذارد.
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.