داروسازی دکتر عبیدی / خانه امید / قصه 31
حوالی رودبار، مسیری کوهستانی چشم را به سمت خودش میکشاند. مسیر کوتاهی را طی میکنی، ارتفاع بیشتر میشود؛ جاده پیچ در پیچ و کوهستانی است و خبری از رطوبت شمالی هم نیست. هوای این فصل از رودبار، سرد و پر از باد است. روی زمینهای اطراف جاده هم، برفِ نیمآب شده، خودنمایی میکند. کوهستان، سبز و پر از تازگی است. در میان مسیر هر از گاهی خانههای روستایی گیلانی، با سقفهای شیروانیدارشان چشم را نوازش میدهند و در کنار زندگی روزمرهای که مردم این منطقه دارند، صدای زنگوله و حرکت گوسفندان هم شنیده میشود.
«توی زلزله سال شصت و نه، تقریبا همه خونههای اینجا تخریب شد… هرچند ما آسیب جانی زیاد نداشتیم. این خونهها رو هم که میبینی مردم خودشون ساختند و زندگی رو ادامه دادیم…». اینها را آقا ابراهیم میگوید که به تازگی هفتاد و سه ساله شده: «تو همه زندگیم فقط یکی دو بار مجبور شدم از اینجا برم جایی و برگردم… مثلا برای دکتر… وگرنه برای اینکه یه روز هم تو روستا نباشم، دلیلی ندارم (میخندد)…». هرچه بیشتر با ابراهیم حرف میزنی، بیشتر میفهمی که او چه قدر عاشق روستاست. از کوچکترین جزئیات روستا با شوق و چشمهایی برق افتاده، حرف میزند. هرچند که نمیتواند تکیهاش را از روی عصای دستش بردارد: « نوده حتما یکی از قشنگترین جاهای دنیاست. بهار اینجا بینظیره… پر میشه از گل و گیاه… تابستون انقدر هوا خنکه که باورتون نمیشه… زمستون که میشه درختهای ته این دره، از برف سفید میشه… زمستونها انقدر قشنگ میشه که الان ۷۳ساله به عشق همین برف، همینجا موندم…». ابراهیم اینها را میگوید، روی یک صندلی چوبی، کنار خانه بهداشت مینشیند، عصایش را به دیوار تکیه میدهد و نفسی عمیق میکشد. بعد بدون اینکه سوال تو را بشنود، ادامه میدهد: «وطن یعنی همین دیگه باباجانم… یعنی جایی که نخوای ازش بری… هیچ وقت…».
ارتباط علمی داروسازی دکتر عبیدی با کادر درمانی بهداشتی کشور گزینهای است که در نهایت منجر به ارائه راهکارهای درمانی بهتر و ارتقاء سطح سلامت جامعه میشود. بخش علمی وبسایت ویژه پزشکان، داروسازان، پرستاران و سایر اعضای محترم کادر درمانی بهداشتی در حال آمادهسازی است. به زودی در این بخش با مطالب علمی گردآوری شده از منابع علمی معتبر جهان در خدمت شما فرهیختگان گرامی خواهیم بود.