همهچیز درباره سندرم پیش از قاعدگی
در این مطلب از سیات دکتر عبیدی به بررسی سندرم پیش از قاعدگی (PMS) پرداختهایم و علائم، روشهای درمان و راههای تشخیص آن را بررسی کردهایم.
تمامی مطالب علمی این سایت، به تایید تیم علمی پزشکی داروسازی دکتر عبیدی رسیده است.
کلمه «افسردگی» را این روزها زیاد میشنویم، انگار که بخشی از زندگی مدرن شده باشد. افسردگی روی فکر، عمل و احساسات تأثیرات مخربی میگذارد. اما آیا هر غم و رنج و ناراحتی الزاماً افسردگی نامیده میشود؟ آیا این بیماری نگرانکننده است و عواقب ناگواری دارد؟
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ۳۵۰ میلیون نفر در دنیا از اختلال افسردگی رنج میبرند.
پیش از هرچیز یک تعریف مختصر از افسردگی داشته باشیم.
اولین قدم برای درمان افسردگی و جلوگیری از افسردگی شدید، شناخت علائم افسردگی است.
بنیاد روانپزشکی آمریکا بر اساس DSM5 انواع افسردگی را تعریف کرده که در ادامه هرکدام را به صورت مختصر توضیح خواهیم داد.
تشخیص افسردگی عمده به این معنی است که ما حداقل به مدت دو هفته، اکثر روزها احساس ناراحتی یا از دست دادن علاقه به انجام فعالیت هایی که قبلا از آن لذت می بردیم را داشته باشیم که با علائم دیگری مثل ناامیدی، احساس بی ارزش بودن، اختلال خواب و تغییر اشتها همراه باشد. این نوع از افسردگی شدیدترین و شایعترین نوع است.
شدت این نوع از اختلال افسردگی خفیف تا متوسط است (از اختلال افسردگی عمده همیشه خفیفتر است) و علائم آن حداقل دو سال طول میکشد. قبلا به این نوع اختلال دیستایمیا گفته میشد.
این نوع اختلال باعث ایجاد تحریکپذیری شدید و مزمن و عصبانیت های انفجاری در کودکان میشود. شروع آن معمولا از سنین ۱۰ سالگی است.
نشانه افسردگی در pms چیست؟ در این نوع اختلال ممکن است علائم سندرم پیش از قاعدگی را همراه با اختلالات خلق مثل تحریکپذیری شدید، اضطراب و افسردگی داشته باشیم. این علائم معمولا چند روز پس از شروع قاعدگی فروکش میکنند اما در همان زمان بروز ممکن است به اندازهای شدید باشد که روی زندگی روزانه ما تاثیر منفی بگذارد.
برخی شرایط بالینی مثل کمکاری تیروئید، سرطانها، بیماریهای قلبی، پارکینسون و … تغییراتی در بدن ما به وجود میآورند که میتواند باعث افسردگی شود. در صورت بهبود شرایط و بیماریهای ذکر شده افسردگی نیز خود به خود به دنبال آن از بین میرود.
افسردگی فصلی نوعی از اختلال افسردگی عمده است که فرد با تغییرات فصل علائم افسردگی را بروز می دهد و معمولا در فصلهای پاییز و زمستان ظاهر شده، و در فصل بهار و تابستان از بین میرود.
افسردگی قبل از زایمان در دوره حاملگی اتفاق میافتد، در حالی که افسردگی پس از زایمان کمتر از ۴ هفته بعد از تولد نوزاد ظاهر میشود.
هر دو نوع این افسردگیها به عنوان افسردگی عمده با شروع حول زایمان در نظر گرفته میشود.
علائم این نوع افسردگی که به آن افسردگی ماژور با خصوصیات غیرمعمول هم گفته میشود، اندکی با افسردگی ماژور(عمده) متفاوت است.
تفاوت اصلی آن با افسردگی ماژور این است که در این اختلال بهبود موقت خلق در پاسخ به اتفاقات مثبت دیده میشود. سایر علائم کلیدی افسردگی غیرمعمول شامل افزایش اشتها و حساسیت به طرد شدن از طرف دیگران است.
افراد دارای اختلال دو قطبی نیز دورههایی از افسردگی به همراه دورههایی از مانیا را تجربه خواهند کرد.
مشکل در به خواب رفتن یا ناتوانی در حفظ روند خواب (مانند از خواب بیدار شدن در ساعات اولیه بامداد وناتوانی در دوباره خوابیدن) در افراد مبتلا به افسردگی بسیار شایع است.
البته تعداد کمی از مبتلایان به افسردگی هم دچار خواب بیش از حد میشوند.
درد قفسهسینه ممکن است نشانه وجود مشکلات بسیار جدی مانند ناراحتی قلبی و مشکل ریوی باشد. گاهی هم مشکلات معده با درد قفسهسینه همراه است. پس اگر در قفسهسینه درد احساس میکنیم حتما باید به پزشک مراجعه کنیم تا علت آن مشخص شود.
اگر پزشک برای درد قفسهسینه علت خاصی نیافت، شاید افسردگی باعث ایجاد آن باشد.
افسردگی خطر بیماریهای قلبی را افزایش میدهد. جالب است بدانیم این رابطه دو طرفه است، یعنی کسانی که حمله قلبی یا سکته قلبی را تجربه کردهاند هم، بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به افسردگی هستند.
بیشتر بخوانید: افسردگی پس از زایمان چیست و چه علت رخ می دهد؟
اگر بعد از یک خواب یا استراحت طولانی همچنان احساس خستگی میکنیم و انرژی لازم برای انجام وظایف و کارهای ساده روزانه را هم نداریم، بهتر است امکان ابتلا به افسردگی را در نظر داشته باشیم.
کسانی که درد را برای مدت طولانی تحمل میکنند، بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
از سوی دیگر، افسردگی هم ممکن است باعث ایجاد درد شود.
شایان ذکر است مبتلایان به افسردگی سه برابر سایرین در معرض درد مزمن از جمله درد عضلانی قرار دارند.
شاید باورش سخت باشد، اما مغز و روده بهشدت باهم در ارتباط هستند. به همین دلیل، وقتی با استرس یا نگرانی روبهرو هستیم، دچار تهوع یا درد معده میشویم.
افسردگی ممکن است روده ما را درگیر کند و به تهوع، سوءهاضمه، اسهال یا یبوست منجر شود.
پژوهشهای معتبر پزشکی نشان میدهند افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، سه برابر بیشتر از سایرین ممکن است به انواع میگرن دچار شوند.
متاسفانه افراد مبتلا به میگرن هم پنج برابر بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
افسردگی روی اشتهای افراد مختلف اثرات متفاوت میگذارد: اشتهای گروهی را کم میکند و برعکس، گروه دیگری نمیتوانند جلوی خوردن خود را بگیرند. نتیجه مشخص است: بعضی از مبتلایان لاغر و برخی چاق میشوند.
ارتباط اختلالات خوردن، مانند پرخوری عصبی و بیاشتهایی عصبی با افسردگی هم موضوعی ثابتشده است و باید آن را در نظر داشت.
اگر مدام کمردرد آزارمان میدهد شاید به دلیل افسردگی باشد. احتمال این که افراد مبتلا به افسردگی دچار کمردرد یا سردرد شدید شوند، چهار برابر بیش از سایرین است.
افسردگی و مشکلات خواب باعث ایجاد اضطراب و پریشانی در فرد مبتلا میشوند. در مردان این حالت ممکن است با رفتارهای خشن هم بروز پیدا کند.
در بسیاری از مردان خشن، مراجعه به یک پزشک متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) راه حلی پایدار برای پایان بخشیدن به خشونت آنها محسوب میشود.
افسردگی علاقه فرد به فعالیت جنسی را بهشدت کاهش میدهد.
متاسفانه برخی از داروهای ضدافسردگی هم باعث اختلال جنسی میشوند.
بنابراین لازم است هنگام مراجعه به پزشک خجالت را کنار بگذاریم و درباره مشکلات جنسی با او مشورت کنیم تا در تجویز دارو این موضوع را نیز مدنظر قرار دهد.
افسردگی تنها بالغین را درگیر نمیکند. بلکه ممکن است در کودکان و نوجوانان هم بروز پیدا کند. بنابراین مهم است همان ابتدای کار به فرزندمان کمک کنیم، چرا که هر چه بیشتر با این شرایط ادامه دهد، احتمال اختلال در زندگی و تبدیل شدن شرایط به مشکلی در تمام طول زندگی، بیشتر خواهد بود.
علائم افسردگی در کودکان و نوجوانان به دو بخش تغییرات احساسی و رفتاری تقسیم میشود.
تغییرات احساسی شامل موارد زیر است:
تغییرات رفتاری که ممکن است در فرزندمان دیده شود شامل موارد زیر است:
علائم افسردگی در سالمندان با سایر سنین متفاوت است. افراد مسن معمولا به ندرت در مورد احساسات خود و علائم مربوط به افسردگی صحبت میکنند.
سالمندان ممکن است بیشتر علائم جسمی مربوط به افسردگی را نشان دهند مثل درد بدن، کاهش وزن و اختلال در خواب
کاهش حافظه هم میتواند یکی از علائم افسردگی در این دوران باشد که با درمان افسردگی، بهبود پیدا میکند.
گاهی اوقات خود فرد یا کسانی که در ارتباط نزدیک با آنها هستند متوجه یک سری تغییرات رفتاری میشوند که شامل موارد زیر است:
اگرچه افسردگی ممکن است فقط یک بار در طول زندگی ما اتفاق بیفتد، اما معمولا افسردگی به صورت دورهای عود میکند.
طی این دورهها علائم افسردگی معمولا در تمام روزها وجود دارد و شامل موارد زیر است:
دانستن علائم افسردگی به تشخیص افسردگی در ما و اطرافیان کمک زیادی میکند. پیش از این علائم افسردگی در گروههای سنی متفاوت را بیان کردیم. با آگاهی نسبت به این علائم میتوانیم متوجه تغییرات در خودمان شویم و زودتر برای دریافت درمان مناسب اقدام کنیم.
افسردگی، شرایط زندگی خوب و بد سرش نمیشود و همه ما ممکن است در هر شرایطی افسرده شویم. مهمترین عوامل افسردگی را میتوانیم این طور بگوییم:
تغییر مواد شیمیایی در مغز: مواد خاصی در مغز روی خلق و خوی انسان تأثیر میگذارند. بههمخوردن تعادل این مواد شیمیایی در مغز از مهمترین دلایل افسردگی است.
ژنتیک: افسردگی میتواند ارثی باشد. به عنوان مثال اگر یکی از دوقلوهای همسان دچار افسردگی شود به احتمال ۷۰ درصد دیگری هم مبتلا میشود.
شخصیت: کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، کسانی که نمیدانند چطور استرس را مدیریت کنند یا افرادی که کلاً بدبین هستند بیشتر در معرض افسردگی هستند.
عوامل محیطی: احتمال ابتلا به افسردگی در کسانی بیشتر است که در معرض خشونت، تبعیض، سوءاستفاده یا فقر هستند. اما خبر خوب این است که افسردگی در هر سنی که باشد و با هر علتی که داشته باشد، قابل درمان است.
در دنیای روانپزشکی افسردگی قابل درمانترین اختلال شناخته میشود. بسته به این که علت افسردگی چه چیزی است و از کجا آمده است، شیوههای درمانی مختلفی برایش وجود دارد. تشخیص و انتخاب نوع درمان افسردگی به عهدۀ پزشک متخصص اعصاب و روان است.
به طور کلی درمان افسردگی از سه بخش: دارودرمانی، روان درمانی و درمان های غیردارویی تشکیل شده است.
بالاتر گفتیم که بههمخوردن تعادل مواد شیمیایی در مغز میتواند یکی از دلایل افسردگی باشد، در نتیجه برگرداندن غلظت این مواد شیمیایی به حد طبیعی، میتواند افسردگی را از بین ببرد. این تعادل با مصرف قرصهای ضد افسردگی ایجاد میشود. قرصهای ضد افسردگی برعکس باور عمومی، مُسکن، خواب آور، تحریک کننده یا اعتیاد آور نیستند.
یک تا دو هفته بعد از مصرف داروهای ضد افسردگی، تأثیر آنها در بهبودی شروع میشود. تأثیر کامل این قرصها از ماه دوم یا سوم دیده میشود. چنانچه افسردگی بعد از این دوره به طور کامل درمان نشود، پزشک داروهای بیشتری تجویز میکند یا دوز دارو را زیاد میکند.
بعد از درمان افسردگی به خصوص افسردگی شدید، معمولاً متخصص از مراجعه کننده میخواهد که قرصها را تا ۶ ماه یا بیشتر ادامه دهد. به خاطر بالا بودن احتمال عود افسردگی و برای پیشگیری از آن، ممکن است درمان تا مدتها ادامه پیدا کند.
روانپزشک ممکن است از روشهای روان درمانی، تحریک الکتریکی یا مغناطیسی و شیوههای دیگر برای درمان افسردگی کمک بگیرد.
رواندرمانی یا صحبت با روانشناس شامل درمان رفتاری-شناختی، رواندرمانی در مورد روابط شخصی بیمار و حل کردن مشکلات است.
بعضی اوقات روان درمانی میتواند به عنوان انتخاب اول در درمان افسردگی انتخاب شود.
ورزشهای هوازی با افزایش سطح اندورفین باعث کاهش شدت اضطراب و افسردگی میشود. و در همراهی با دارو و روان درمانی یا برای درمان افسردگی مقاوم کاربرد دارد.
در صورتی که بیمار به داروهای تجویز شده پاسخ ندهد و بهبودی نداشته باشد پزشک ممکن است این روش را توصیه کند.
افسردگی بیماری نیست که بتوانیم خودمان آن را درمان کنیم. ولی در کنار درمان توصیه شده توسط پزشک و روانشناس میتوانیم از یکسری موارد خود مراقبتی شامل موارد زیر استفاده کنیم:
بعضی تحقیقات نشان دادهاند که مصرف غذاهای حاوی قند و همچنین غذاهای فرآوری شده میتواند روی سلامت جسم و روان ما اثر بگذارد. این تحقیقات همچنان نشان میدهد مصرف برخی مواد غذایی مانند میوه، سبزیجات، روغن زیتون و ماهی میتواند منجر به کاهش علائم مربوط به افسردگی شود.
ما نمیتوانیم از افسردگی پیشگیری کنیم، بلکه میتوانیم عوامل خطر ایجاد کننده آن را با انجام موارد زیر کمتر کنیم:
افسردگی باید جدی در نظر گرفته شود و اگر درمان نشود میتواند پیشرفت کرده و منجر به مشکلات جسمی، روانی و رفتاری شده و تمام جنبههای زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد.
برخی از عوارض افسردگی به شرح زیر است:
پس این موضوع را مد نظر داشته باشید که هر چقدر زودتر به داد افسردگی برسیم، راحتتر میتوانیم آن را درمان کنیم و زمان بیشتری را از زندگی لذت میبریم.
منابع:
psychiatry.org , mayoclinic.org , nhs.uk , my.clevelandclinic.org
IR-0225-ABD-9380-AS
[wp-faq-schema title=”سوالات متداول” accordion=1]
سلام من ۴سالمه و متعحلم من نمیدونم چرا ولی تازگیا یعنی از اول ازدواجم دچار یک خود درگیری شدم و سر چیزای الکی خودم رو سرزنش میکنم و همش ب گذشته فکر میکنم و همش فکر میکنم هیچکس حتی همسرم هم منو دوست نداره و برای کسی مهم نیستم و چند بار خاستم خودکشی کنم همش نسبت ب آینده دید بدی دارم و همش خابم میاد و خستم وقتی تو جمع های شادم میگم و میخندم اما یهو گریم میگیره خیلی از این بدن درد هارو دارم مثلاً کمر درد و میده درد. و خیلی عذیت میشم موقیت مراجعه ب روانپزشک رو هم ندارم ولی با یک مشاور حرف زدم ولی هیچ کمکی بهم نکرد بلکه بدتر شدم میشه ی راه کاری برای خوب کردن حالم بگید
درود.همراه گرامی پیشنهاد ما این است که در صورت بروز علائم مربوط به افسردگی حتما به پزشک مراجعه و تحت درمان قرار بگیرید.تندرست باشید
باسلام حالم خوب نیست همش پرانول میخورم استرس دلشوره افکار خودکشی میاد ب سرم ام اس هم دارم ولی قبلا اینجور نبودم دستم خالیه کارم رونق نداره دلیلشم همینه
درود.همراه گرامی پیشنهاد ما این است که در صورت بروز علائم مربوط به افسردگی حتما به پزشک مراجعه و تحت درمان قرار بگیرید.تندرست باشید
سلام خسته نباشید ببخشید من ۱۶ ساله هستم و به مدت چند ماه افسردگی خیلی شدید گرفتم که با مراجعه به دکتر و مصرف دارو بهتر شدم منتها این وضع خیلی طول نکشید و بعد از چند هفته دوباره عوارض افسردگی به سراغم آمد الان هم تقریبا یک و نیم ماه میشه که داروهایم را قطع کردم و به روال عادی رندگی بازگشتم منتها چند وقتی است که دوباره علائم افسردگی در من دوباره بروز کرده.و راحت نیستم که این مسئله رو با والدینم درمیان بگذارم چون دوست ندارند من افسرده باشم د سری های قبلی هم دیرتر مسئله رو باهاشون درمیون گذاشتم.لطفا راهنماییم کنید که چیکار کنم خودم واقعا از این وضعیت احساس بدی دارم.
درود. پزشک معالج تنها مرجع برای اظهار نظر در این مورد است با ایشان مشورت بفرمایید. پاینده باشید
باسلام و احترام
آیا افسردگی اساسی با ورزش, قابل درمان است یا باید حتماً به روان پزشک مراجعه شود؟
درود. پیشنهاد ما این است که به روان پزشک مراجعه بفرمایید. تندرستی شما آرزوی ماست
سلام، مطالب تون عالی هستند.
من بسیاری از علائمی که ذکر کرده اید را دارم.
در دهه هشتاد، روانپزشک ها به من می گفتند که من بیماری اختلال شخصیت مرزی دارم.
در دهه نود روانپزشک ها می گویند که من بیماری دوقطبی دارم.
اختلالات اضطراب، اختلالات شدید خواب و .. نیز دارم.
وضعیت بیمار ام شدید است.
حدود شانزده سال است که با تجویز روانپزشک هر روز دارو مصرف میکنم.
چند بار دکتر روانپزشک ام را تغییر دادم.
من حداقل بیست سال است که همواره علائم افسردگی رو دارم.
الآن نیز علائم افسردگی رو دارم و روانپزشک نیز تائید کرده.
در کنار دارو درمانی به درمان های دیگر مانند روان درمانی، ورزش و .. نیز پرداختم. ولی نتیجه ای نگرفتم.
سوال من اینجاست که:
چرا افسردگی همیشه با من است و از بین نمیرود؟ و چرا من درمان نشدم یا بیماری هایم تحت کنترل در نیآمدند؟
در صورتی که من شانزده سال است هر روز دارو میخورم و داروهای متعددی را نیز امتحان کرده ام.
سپاس
خیلی ممنون عااالی بود
من بیشتر این ویژگی هایی که گفتین رو دارم متاسفانه ولی روم نمیشه به مامانم بگم خیلی دارم اذیت میشم
سلام من یه دختر ۱۶ ساله ام که بیماری تیروئید کم کار دارم و ارثیه مشکلات عصبی رو از طرف پدر و مادرم دارم یه چند ماهی هست که خیلی عصبی شدم بیخودی گریه میکنم خیلی زود رنج شدم زود در مقابل همه چیز کوتاه میام و…ایا باید به روانپزشک مراجعه کنم در ضمن عمه ام هم در همین سن چند ماهی رو داخل بیمارستان بستری بوده و الان دارو مصرف میکنه خیلی میترسم همش اضطراب دارم که نکنه منم اونطوری بشم ترو خدا بهم بگید چکار کنم ؟؟
درود. پیشنهاد ما این است که با روان پزشک در این مورد مشورت بفرمایید.
من بیشتر ازدوساله که افسردگی دارم.زودرنجم بی تفاوتم نسبت به همه چی اعتمادبه نفسم خیلی کم شده بی هدفم وقتی کاری رو شروع میکنم معمولا وسطاش انگیزه و جذابیتش برام از بین میره زندگی برام سخت شده وچیزی شاید حالمو موقت برای یک یا دوروز خوب کنه ولی خیلی زود از بین میره وافسردگی و بی هدفی برمیگرده
من با روانپزشک هم وسواس و افسردگیم کاملا درمان نشد و تمام راههای پیش روم رو رفتم ولی نتیجه مطلوب نگرفتم و دیگه با دردم میسازم.
کنارگذاشتن درمان به علت عدم دریافت نتیجه مطلوب همیشه بهترین انتخاب نیست. توصیه میشود روند درمان خود را ادامه دهید. چراکه گاها درمان نیاز به زمان دارد و حتی ممکن است به تغییر دارو و یا میزان آن نیز نیاز باشد.
با سلام و احترام
در علم روانشناسی ما موضوعی داریم به نام ایگو یا شخصیت کاذب که عامل بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری از این شخصیت کاذب ناشی میشه .
شخصیتی که دائماَ سعی میکنه ما رو وارد گذشته یا آینده بکنه و افکار منفی رو به ما القا کنه .
حالت هایی مانند ترس ، استرس ، نگرانی همگی ناشی از حضور ذهنی ما در آینده است و حالت هایی مانند
ناراحتی ، افسردگی ، عصبانیت نیز ناشی از فشار همین شخصیت کاذب برای فرو رفتن ما در گذشته می باشد .
بهترین راه حل برای رهایی از این مشکلات انجام تمرینات ذهنی نظیر مدیتیشن فعال یا بدون حرکت برای آوردن خودمان به زمان حال می باشد چرا که وقتی در زمان حال باشیم و ذهن ما در گذشته یا آینده درگیر نباشد این مشکلاتی که ذکر شد هرگز اجازه عرض اندام پیدا نخواهند کرد .
امیدوارم این مطلب که مختصر بیان شد کمک کننده باشد .
همه حقوق این وبسایت متعلق به داروسـازی دکتـر عبیدی است. © 1403
سلام منم اين علائم رو كم و پیش دارم در اینترنت علائم دو قطبی بود رو خوندم و خودم بسیار به این بیماری مشکوک هستم ممنون میشم یک روانپزشک معتبر به من معرفی کنین
و اینکه کاش بگین ک ادم های اطراف چقد میتونن در بدتر شدن حال ما تاثیر بزارن؟!
درود. رسالت وبسایت داروسازی دکتر عبیدی ارتقای سطح سلامت جامعه با افزایش اطلاعات معتبر پزشکی مردم است. متاسفانه امکان معرفی پزشکان عزیز وجود ندارد.
اگرچه برخی از وبسایتها و گروهها هستند که نسبت به معرفی پزشکان اقدام میکنند و پیشنهاد میکنیم از خدمات آنها استفاده بفرمایید. پاینده باشید